همه ما کم و بیش درباره ازدواج سفید چیزهایی شنیدهایم، اما بهتازگی با عبارتی روبهرو شدهایم با نام طلاق سفید که شاید در مورد آن کمتر بدانید.
یکی از مهمترین تصمیماتی که هر انسانی در درازای زندگی خود میگیرد تصمیم برای ازدواج با فردی خاص است، کسی که با معیارهای او هماهنگ باشد، معیارهایی که داشتن درستی آنها اهمیت زیادی دارد. ازدواج تصمیمیست مهم برای تمام عمر پس اهمیتی فرای انتظار دارد. پس از ازدواج زندگی فرد با دیگری سهیم و مشترک میشود بنابراین اهداف و بسیاری مسائل دیگر هم تبدیل به اشتراکی میان دو تن میشود درواقع زندگی مشترک یعنی رابطه عاطفی، یعنی اهداف مشترک یعنی تعهد جنسی به همسر و هزاران مورد دیگر.
اگر هر یک از این وظایف و موارد در زندگی مشترک رعایت نشود آن را دچار مشکل میکند تا جایی که ممکن است زن و مرد به فکر جدایی بیفتند، البته در این میان باتوجه به شرایط خود ممکن است دست به طلاق رسمی نزنند و آن را در دفترخانه به شکل رسمی ثبت نکنند. اگرچه این طلاق در هیچ یک از دفاتر ثبت احوال ثبت نشده است، اما زندگی مشترک هم هیچ گونه علائم و نشانه زندگی زناشویی سالم و با کیفیت را نیز ندارد. شوربختانه در کشورهایی که ازدواج را امری مقدس میدانند و طلاق برایشان نوعی شکست تلقی میشود آمار طلاق عاطفی زیاد است.
یکی از دلایل مهم در طلاق سفید و عاطفی راضی و خشنود نبودن زوجین از زندگی مشترک است. هیچ زن و مردی در ابتدای زندگی مشترک به فکر طلاق آن هم از نوع سفید آن نیستند، اما پس از مدتی و به دلیل نداشتن شناخت کافی از هم و نبود درک کافی و بهوجودآمدن دعواهای مکرر و مدام کمکم زن و مرد پس از یک دوره طولانی وارد مرحله بیتفاوتی میشوند درواقع آخرین مرحله از روابط احساسی میان زن و مرد بیتفاوتی است. مشکلات اخلاقی و روانی هر کدام از زوجین میتواند یک زندگی را در آستانه فروپاشی قرار دهد.
در ادامه به دلایل روانی تاثیرگذار بر طلاق عاطفی اشاره میکنیم: یکی از عوامل مهم برای هم زیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت یکدیگر است. با توجه به تفاوتهای موجود میان زن و مرد شناخت ویژگیها و روحیات و خواستههای همسر و عمل بر اساس آنها از موارد حفظ احترام متقابل است.
راز صمیمیت میان زن و مرد این است که خصوصیات همدیگر را شناخته و تفاوتهایشان را درک کنند. هنگامیکه احترام متقابل کمرنگ میشود زمینه نارضایتی در زوجین به وجود آمده و بین آنها فاصله میاندازد.
هنگامیکه روابط صمیمانه شکل میگیرد که صداقت و اعتماد بر یک رابطه حاکم باشد زمانی که یکی از زوجین دروغ میگوید یا پنهانکاری میکند زوجین به هم اعتماد نکرده و این نبود اعتماد روابط را وارد فضای سرد و بیروح میکند.
دعوا و اختلافنظر در هر زندگیای رخ میدهد و این را میتوان درک کرد، اما نه برای همیشه. همه بهدنبال داشتن جایی برای آرامشند، اما گاه خانه برای برخی جز ناراحتی چیزی به همراه ندارد چنین چیزی بلای زندگی مشترک است و بهشدت آن را تهدید میکند. مشاجره در خانه یکی از عواملی است که این آرامش را گرفته و امنیت خانه را از بین میبرد. درگیری و تعارض اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی یک زوج میگذارد.
یکی دیگر از عللی که در زندگی مشترک میتواند طلاق عاطفی و سفید را به همراه داشته باشد ازدواج انسانهایی با دو سطح تحصیلات، فرهنگ و جهانبینی متفاوت است.
ازسوی دیگر ابراز نکردن علاقه به همسر، رعایتنکردن بهداشت فردی، اعتیاد به مواد و اینترنت و شبکههای اجتماعی، بیان نکردن شفاف خواستهها، عوامل اجتماعی و اقتصادی و افزایش توقعات و انتظارات مادی از دیگر عواملیاند که در بهوجودآمدن طلاق عاطفی تاثیرگذارند.
اگر در روابط با همسرتان این نشانهها را میبینید شما به جدایی عاطفی دچار شدهاید و یا در معرض خطر آن هستید:
با هم بحث نمیکنید و در مورد حل مسائل بیتفاوتید. درواقع حرفی هم برای گفتن به هم ندارید.
وقتگذراندن بیش از اندازه با دوستان و داشتن سرگرمیهای زیاد در خارج از خانه.
شما مانند گذشته برای همسر خود و شنیدن حرفهایش وقت نمیگذارید و بیشتر با هم همخانهاید تا همسر و داشتن زندگی مشترک.
روابط جنسی شما بهشدت کم شده است و مانند گذشته با هم رابطه عاطفی خاصی ندارید.
درست است که بچهها اهمیت زیادی دارند، ولی برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق اول حفظ رابطه زن و شوهر در اولویت بوده و بعد نوبت به فرزندان میرسد، در خانوادههای سرد به خصوص از طرف زنان، بسیار دیده میشود که کوشش میکنند محبتی که همسران از آنها دریغ کرده را خودشان نسبت به فرزندشان نشان بدهند و تمامی کمبودهای عاطفی ازسوی همسر را با فرزندشان جایگزین کنند.
بهطورکلی یکی از مهمترین علائم طلاق عاطفی این است که زوجین در تنهایی، آرامش بیشتری دارند. کارها و تفریحات مشترک بسیار کم میشود و هر کدام در عین متاهل بودن به تنهایی زندگی میکنند.
گاه برخی از زن و شوهرها برای حل مشکلات شان با هم گفتگو نمیکنند درصورتیکه بسیاری از آنها با صحبتکردن حل خواهند شد؛ بنابراین اگر مشکلی را در زندگی مشترکتان احساس میکنید به جای نادیده گرفتن با همسرتان در مورد آن حرف بزنید و برای حل آن تلاش کنید.
یکی از مهمترین آموزشهایی که برای جلوگیری از وقوع جدایی عاطفی مورد نیاز است آموزش مهارتهای زندگی مشترک به زوجهاست و همه به این آموزشها نیاز دارند، زیرا بدون آموزش و با پیش فرض نمیتوان مشکلات زندگی را حل کرد.
همسران باید بدانند مشکلات و اختلاف نظرهایشان را چگونه بیان و برطرف کنند، روشهای حل مشکلات را بیاموزند، چگونگی رفتار با همسرشان را یاد بگیرند و… رفتار درست در پرتو آموزش حاصل میشود و همه باید به این آموزشها دسترسی داشته و به دنبال یادگیری باشند.
شوربختانه در جامعه ما این آموزشها بسیار کمرنگ است و افراد هنوز منبع درست و قابل اطمینانی برای یادگرفتن علمی و اصولی این مسائل ندارند.
افراد اگر مشکلی در زندگیشان مشاهده کردند که به تنهایی قادر به رفع آن نبودند بهتر است از یک
و یا مشاور بهره بگیرند تا با ریشهیابی مشکل بتواند به آنها کمک کند تا جلوی از هم پاشیدن زندگیشان را بگیرند.
بسیاری از زوجها در یک زندگی سنتی و با سبک تربیتی سنتی بزرگ شدهاند، ولی ارتباطات، اینترنت و ارتباطات گسترده نیازهای جدیدی را وارد زندگی افراد کرده است و در صورت وجود اختلاف از نظر سبک سنتی و مدرن بین یک زوج جدایی عاطفی به احتمال زیادی رخ میدهد بنابراین بهتر است گزیدهای از سبک زندگی مدرن را نیز در زندگی تان وارد کنید.
شبکههای اجتماعی سبک زندگی خاصی همراه با تجملگرایی را تبلیغ میکنند که خواستههای جدیدی را در فرد به وجود میآورد، بنابراین برای پیشگیری از سردی و جدایی عاطفی زوجین بهتر است آموزشهایی در این زمینه نیز داشته باشیم و افراد با آگاهی از این شبکهها استفاده کنند.
مساله دیگر در استفاده از فضای مجازی مساله زمان است، زمانی که
در کنار هم و در خانه هستند باید مدت مشخصی را برای استفاده از شبکههای اجتماعی برای خودشان تعیین کنند تا در کنار استفاده از این تکنولوژیها زمان کافی برای همسر و خانواده خود نیز داشته باشند.